دیجی کتاب | بزرگترین و معتبرترین منبع دانلود کتاب های دانشگاهی، آموزشی و رمان
دیجی کتاب دانلود کتاب تنگسیر صادق چوبک PDF را برای شما عزیزان آماده کرده است. کتاب **تنگسیر** اثر **صادق چوبک**، رمانی است که نخستین بار در سال ۱۹۶۳ منتشر شد و به عنوان اولین رمان این نویسنده بزرگ ایرانی شناخته می‌شود. این اثر به دلاوری‌های مبارزان تنگستان، منطقه‌ای نزدیک به استان بوشهر، می‌پردازد و داستانی عمیق و تأثیرگذار را روایت می‌کند. کتاب **تنگسیر** به عنوان شاهکار **صادق چوبک** شناخته می‌شود و داستانی عمیق و تأثیرگذار را بر مبنای عدالت‌خواهی روایت می‌کند. این رمان داستان مردی را به تصویر می‌کشد که در تنگنای رذالت‌های معتمدین یک شهر گرفتار شده و حاصل عمری زحمتش به باد رفته است. برای خرید و دانلود کتاب های بیشتر همراه دیجی کتاب باشید.
معرفی کتاب تنگسیر صادق چوبک
قهرمان داستان، **زارمحمد**، مردی است که از بی‌عدالتی‌های اجتماعی به تنگ آمده و تصمیم می‌گیرد تا با دستان خود عدالت را اجرا کند. زارمحمد در ابتدا به تجارت مشغول می‌شود و پول زیادی جمع‌آوری می‌کند، اما ناگهان با ظلم فرماندار مواجه می‌شود که پول‌هایش را از او می‌گیرد. این بی‌عدالتی و ظلم، زارمحمد را به شدت خشمگین می‌کند و او را به فکر انتقام وادار می‌سازد. او که از تأخیر در اجرای عدالت و نبود آن به ستوه آمده، تصمیم می‌گیرد که دیگر نمی‌تواند در برابر این ظلم سکوت کند. زارمحمد با تفنگ به دست می‌گیرد و به جنگ تک‌تک دشمنانش می‌رود. او به مبارزه با ظلم و فساد برمی‌خیزد و نشان می‌دهد که یک فرد می‌تواند در برابر قدرت‌های بزرگ و ظالم بایستد. این مبارزات او نه تنها به دنبال انتقام شخصی است، بلکه نمایانگر یک آرمان بزرگتر برای آزادی و عدالت اجتماعی است. زارمحمد به نمادی از مقاومت و ایستادگی در برابر ظلم تبدیل می‌شود و مخاطب را به تفکر درباره مسائل اجتماعی و بی‌عدالتی‌های موجود در جامعه وامی‌دارد.
مقدمه ای بر کتاب تنگسیر صادق چوبک
زارمحمد، قهرمان داستان، در مواجهه با این بی‌عدالتی و ظلم از هیچ مرجعی برای دادخواهی یاری نمی‌یابد و تحمل این ننگ را برنمی‌تابد. او سلاح برمی‌گیرد و به مقابله با کسانی می‌پردازد که سال‌ها او را تحقیر کرده‌اند. رمان **تنگسیر** داستان ظلمی است که نهایتاً به انتقام‌گیری و مبارزه‌ای فردی علیه بی‌عدالتی اجتماعی منجر می‌شود. داستان در فضایی کاملاً بومی و با استفاده از لهجه و اصطلاحات منطقه‌ای به نام تنگسیر در بوشهر روایت می‌شود. زارمحمد برای پس گرفتن طلبش از سوداگران، وکیل، حاکم شرع و دلال که همگی با همدستی پول او را بالا کشیده‌اند، شخصاً اقدام به احقاق حق می‌کند. این مبارزه نه تنها نمایانگر تلاش او برای بازپس‌گیری حقوقش است، بلکه نمادی از مقاومت در برابر ظلم و فساد اجتماعی نیز محسوب می‌شود. این رمان یکی از معدود داستان‌هایی است که سبب پیوند کتاب و سینما شده است. چوبک با نثری روان و دقیق، جزئیات را به گونه‌ای توصیف می‌کند که تمام داستان در ذهن مخاطب شکل می‌گیرد و خواننده را به عمق احساسات و دردهای شخصیت‌ها می‌کشاند. **صادق چوبک** در ۱۲ تیرماه ۱۲۹۵ در بوشهر متولد شد و بیشتر آثارش به موضوعاتی چون فقر، خدا و دین‌ستیزی می‌پردازد. او می‌کوشد با عریان کردن حقیقت، تمایلات جنسی و شرایط طبقه مستضعف جامعه را به تصویر بکشد. برخی منتقدان او را ناتورالیست و برخی دیگر او را نویسنده رئالیسم می‌دانند. در واقع، چوبک با نگاهی واقع‌گرایانه و انتقادی به جامعه، توانسته است تصاویری زنده و ملموس از زندگی مردم عادی و مشکلاتشان ارائه دهد. آثار او همچنان مورد توجه و بررسی قرار می‌گیرند و تأثیر عمیقی بر ادبیات معاصر ایران گذاشته‌اند.
خلاصه کتاب تنگسیر صادق چوبک
شهرو گفت: «بوا شوور نمیشه. تو همه کس من بودی. هم بوام بودی هم شوورم بودی و هم برادرم بودی. من دیگه به غیر از تو، تو این دنیا هیچکه را ندارم. اگه تو نباشی می میرم.» محمد گرفتش تو بغل و سرش داد تو رختخواب خودش. تن لمس شهرو تو رختخواب شوهرش لغزید. محمد آرنجش را گذاشته بود رو بالش و به طرف او یله شده بود و تو صورتش نگاه می کرد. شهرو آهسته می لرزید و تنش یخ کرده بود و بینی اش باد کرده بود و سرخ شده بود و توش گرفته بود و از راه آن نمی توانست نفس بکشد و از دهن نفس می کشید. هوای آبکی بندر همچون اسفنج آبستنی هرْم نمناک گرما را چکه چکه از تو هوای سوزان ورمی چید و دوزخ شعله ور خورشید تو آسمان غرب یله شده بود و گردی از نم بر چهره داشت. جاده «سنگی»، کشیده و آفتاب تو مغز سرخورده و سفید و مارپیچ از «بوشهر» به «بهمنی» دراز رو زمین خوابیده بود. جاده خالی بود. سبک بود. داغ و خاموش بود. سفیدی آفتاب بیابان با سایه یک پرنده سیاه نمی شد. سایه پهن تبدار «کنار» محمد را به سوی خود کشید و نیزه های سوزنده خورشید را از فرق سر او دور کرد. پیراهنش به تنش چسبیده بود و از زیر ململ نازکی که به تن داشت، موهای زبر پرپشت سیاهش تو عرق تنش شناور بود. تو سایه «کنار» که رسید ایستاد و به نیزه های مویین خورشید که از خلال شاخ و برگ ها تو چشمش فرو می رفت نگاهی کرد و بعد کنده کلفت پرگره آن را ورانداز کرد و گرفت نشست بیخ کنده اش و به آن تکیه زد. یک برگ تکان نمی خورد. سایه خفه سنگین «کنار» رو دلش فشار می آورد
فهرست مطالب کتاب تنگسیر صادق چوبک:
- سخنی با خواننده
- فرهنگ واژه‌ها و اصطلاحات و مثل‌ها
- پیوست‌ها
- پیوست یک: شیر محمد
- پیوست دو: اثری چاپ نشده از صادق چوبک
تنگسیر کجاست
خلاصه داستان تنگسیر
تنگسیر یعنی چی
قوم تنگسیر
فیلم تنگسیر بهروز وثوقی کامل
- The file download link will be displayed immediately after payment.
- The download link will also be sent to your email, so enter your email carefully.
- An email may have been sent to your Spam or Bulk email folder.
- Contact us if you could not download the file for any reason.
