دیجی کتاب | بزرگترین و معتبرترین منبع دانلود کتاب های دانشگاهی، آموزشی و رمان
دیجی کتاب دانلود کتاب روزگار سپری شده مردم سالخورده جلد دوم محمود دولت آبادی PDF را برای شما عزیزان آماده کرده است. بخش‌هایی از کتاب به زیبایی و جزئیات داستانی پرداخته که فقط از نویسنده‌ای مثل دولت‌آبادی برمی‌آید. در این قسمت، ما به توصیف جمجمه‌ی قمری که تنها چیزی از او باقی مانده، همراه با موهای خاکستری و دندان‌هایی که به چشم می‌زنند، روبرو می‌شویم. برای خرید و دانلود کتاب های بیشتر همراه دیجی کتاب باشید.
معرفی جامع کتاب روزگار سپری شده مردم سالخورده جلد دوم محمود دولت آبادی
رمان «روزگار سپری شده مردم سالخورده» مجموعه‌ای سه جلدی به قلم محمود دولت‌آبادی است. این سه جلد به ترتیب با نام‌های «اقلیم باد»، «برزخ خس» و «پایان جغد» شناخته می‌شوند. انتشار این مجموعه از سال ۱۳۶۹ توسط انتشارات چشمه آغاز شد و چاپ یازدهم آن در سال ۱۴۰۰ منتشر شده است.
مقدمه ای بر کتاب روزگار سپری شده مردم سالخورده جلد دوم محمود دولت آبادی
عبدوس در حالی که در خیالات مبهم و ناباور خود است، کناره‌ی چاله را طی می‌کند تا به خانه‌ی خود برسد. خانه‌ای که درش بسته است، اما روح قمری دندان وارد حیاط می‌شود و عبدوس را به نام می‌خواند. عبدوس شگفت‌زده و ناباور از جا برمی‌خیزد، لحظات کند می‌شوند و سامون اولین و آخرین کلام را که گویی در حالتی میان بیداری و خواب بیان می‌شود، می‌شنود: «خودت را نگه دار، داری می‌روی غربت، خودت را نگه دار! حرف یک کلام است! این توصیفات و جزئیات، به داستان عمق و واقع‌گرایی بیشتری می‌دهند و خواننده را به طور کامل در فضای داستان غوطه‌ور می‌کنند. شاهکار ادبی که با نگاهی دقیق و هنرمندانه به زندگی انسان‌ها می‌پردازد.
خلاصه کتاب روزگار سپری شده مردم سالخورده جلد دوم محمود دولت آبادی
از قمری فقط جمجمه‌اش باقی مانده با جاروی کهنه‌ی موها؛ و از جمجمه‌اش بیشتر همان دندان‌هایش که تو چشم می‌زند و به‌نظر می‌رسد که پشت لب‌های چروکیده‌اش سبیل خاکستری روییده است و در همان حال که در خیال گنگ و ناباور استادعبدوس دارد کناره‌ی گودال را گذر می‌کند تا برسد درِ خانه‌ی او، مثل تک‌وتوکی از اهالی کلخچان که بعد از چهل‌سالگی شروع می‌کردند به هذیان‌گویی و حرف زدن با خود، زبان گرفته و لب می‌جنباند. درِ خانه‌ی عبدوس بسته است، بسته بوده، اما قمری دندان مثل روح خودش لای در را باز می‌کند، وارد حیاط می‌شود و عبدوس را به نام می‌خواند. عبدوس همچنان مبهوت و خیره به درِ حیاط مانده است، ناباور و بی‌اختیار از جا برمی‌خیزد؛ مثل این‌که بَرَش می‌خیزانند و وامی‌دارندش. لحظه‌ها کند می‌شود، و سامون اولین و آخرین کلام را که گویی در حالتی میان بیداری و خواب بیان می‌شود، می‌شنود و حس می‌کند پدر حرفش را مثل نوک درفش در گوش او می‌خلاند که «خودت را نگه دار، داری می‌روی غربت، خودت را نگه دار! حرف یک کلام است!»
روزگار سپری شده مردم سالخورده pdf
جملات روزگار سپری شده مردم سالخورده
نقد کتاب روزگار سپری شده مردم سالخورده
خلاصه کتاب روزگار سپری شده مردم سالخورده
دانلود رایگان کتاب روزگار سپری شده مردم سالخورده
- The file download link will be displayed immediately after payment.
- The download link will also be sent to your email, so enter your email carefully.
- An email may have been sent to your Spam or Bulk email folder.
- Contact us if you could not download the file for any reason.
